معنی من من من من ((مِ مِ)) سخن جویده جویده، تأنی و درنگ بسیار در سخن گفتن، تمجمج سخن جویده جویده، تأنی و درنگ بسیار در سخن گفتن، تَمجْمُج تصویر من من فرهنگ فارسی معین