معنی من من((مَ نّ)) نیکویی کردن درباره کسی، بخشش نمودن و سپس منت گذاشتن، منت تصویر من فرهنگ فارسی معین
من من ضمیر اول شخص مفردواحد اندازه گیری وزن، برابر با تقریباً سه کیلوگرم، من تبریزمن شاه: واحد اندازه گیری وزن برابر با ۸۰ سیر یا ۲ من معمولیمن ری: واحد اندازه گیری وزن برابر با ۱۶۰ سیر یا ۴ من معمولی فرهنگ فارسی عمید
من من نیکوکاری، هن نهادن (هن منت)، تر انگبین از او از آن جا از آن زمان به کسی آن کس کیست، جمع منه، هن ها سپاسه ها از فرهنگ لغت هوشیار