جدول جو
جدول جو

معنی ممل

ممل((مُ مِ))
ملال آور، بیزار کننده
اطناب ممل: تطویل کلام به حدی که ملال آورد
تصویری از ممل
تصویر ممل
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با ممل

ممل

ممل
خسته کننده تنگدل کننده ملال آور بیزارکننده یا اطناب ممل. تطویل کلام بحدی که ملال آورد
فرهنگ لغت هوشیار

ممل

ممل
ملول کننده. (غیاث اللغات) (آنندراج). رنج آور و بستوه آورنده. (ناظم الاطباء). ملال آور. (یادداشت مرحوم دهخدا).
- اطناب ممل، تطویل کلام چنانکه ملال آورد. مقابل ایجاز مخل. ایجاز مخل و اطناب ممل از بلاغت نیست. (یادداشت مرحوم دهخدا).
، بستوه آمده و مانده شده. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا

ممل

ممل
عیب و علتی که مخصوص چشم است. (برهان قاطع) (از ناظم الاطباء) (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا

ممل

ممل
راه مسلوک و گشاده. (منتهی الارب) (آنندراج). راه پاسپرده و گشاده. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا