معنی ممرض - فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با ممرض
ممرض
- ممرض
- بیمارگرداننده. (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب). و رجوع به اِمْراض شود
لغت نامه دهخدا
معرض
- معرض
- محل ظهور چیزی
مکان نشان دادن مصنوعات و مخترعات، نمایشگاه، جای نشان دادن چیزی
فرهنگ فارسی عمید
ممرز
- ممرز
- درختی جنگلی که از چوب آن در صنعت و از میوۀ آن برای تهیۀ روغن استفاده می شود، تغار، تغر، مرز، جلم
فرهنگ فارسی عمید