جدول جو
جدول جو

معنی مماطله

مماطله((مُ طَ لِ یا لَ))
معطل کردن، در انتظار نگه داشتن، تاخیر، درنگ
تصویری از مماطله
تصویر مماطله
فرهنگ فارسی معین