جدول جو
جدول جو

معنی ممازحت

ممازحت((مُ زَ حَ یا حِ))
شوخی کردن، مزاح، شوخی
تصویری از ممازحت
تصویر ممازحت
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با ممازحت

ممازحه

ممازحه
ممازحت در فارسی: لاغیدن شوخی کردن لاغ شوخی مزاح کردن شوخی کردن، مزاح شوخی
فرهنگ لغت هوشیار

ممالحت

ممالحت
نان و نمک خوردن با یکدیگر، هم سفره بودن، بر یکدیگر اعتماد کردن، هم سفرگی، نمک خوارگی: (... دیدار کنند دیدار کردنی بسزا و اندر آن دیدارکردن شرط ممالحت را بجای آرند تا خانها یکی شود) (بیهقی. فض. 78)، اعتماد
فرهنگ لغت هوشیار

ممالحت

ممالحت
هم سفره بودن، به یکدیگر اعتماد کردن، هم سفرگی، نمک خوارگی، اعتماد
ممالحت
فرهنگ فارسی معین