مردم مجردسر و پابرهنه. (برهان). به معنی سر و پا برهنه. (آنندراج). مردم سر و پا برهنه و مجرد. (فرهنگ رشیدی) : صفات نور تو روی رخان بسته نقاب صفات ظلمت تو زنگیان عور ملنگ. شاه داعی شیرازی (از آنندراج). - مست وملنگ، مست طافح. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). سرخوش. بانشاط. (فرهنگ لغات عامیانۀ جمال زاده). ، بیهوش و مست الهی را گویند. (برهان) (ناظم الاطباء). مست سرخوش. (انجمن آرا) (آنندراج). در فرهنگ رشیدی گوید: مردم سر و پا برهنه و مجرد و بیت کاتبی را شاهد آورده و غلط است، ملنگ همان طافح صفت مست است و بس. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) : مثال کاتبی از سنگلاخ وادی فقر ملنگ واربه پایان بر این طریق و ملنگ میار عذر که ره دور و مرکبم لنگ است که عذر لنگ نیاید ز رهروان ملنگ. کاتبی (از آنندراج)
گودیی که در اطراف قلعه بهنگام محاصره حفرکنند مورچال، دیواری که برای حفظ سپاه کشند سنگر، جمعی از سپاهیان و دیگران که دراطراف یا درون قلعه برای تسخیر آن جای جای گمارند