زدن: با دستواره، گادن، شستن جامه، مکیدن شیر، سیراب کردن زمین هموار، سبزه نرم، گیاه زود روی، چاپلوسی، زبانبازی دوستی و مهربانی بدروغ چاپلوسی، زمین هموار، سبزه نرم و نازک
مرد به زبان بخشنده نه به دل. (منتهی الارب) (آنندراج). آنکه به زبان بخشد نه به دل. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). آنکه به زبان چاپلوسی کند و در دل اخلاصی نداشته باشد. (غیاث). چاپلوس. متملق. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) ، سست. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). ضعیف. (از اقرب الموارد) ، اسب که به رفتار وی اعتماد نتوان کرد. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) ، اسب تیز دونده. (منتهی الارب) (آنندراج) : فرس ملق، اسب تیز و تند دونده. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد)