جدول جو
جدول جو

معنی ملتقی

ملتقی((مُ تَ قا))
محل تلاقی، جای به هم رسیدن
تصویری از ملتقی
تصویر ملتقی
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با ملتقی

ملتقی

ملتقی
جای به هم رسیدن دو چیز و جای وصل. (غیاث) (آنندراج). جای به هم رسیدن. (ناظم الاطباء). نقطۀ اتصال. خط اتصال. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). و رجوع به ملتقا شود، جایی که دو نهر به هم داخل می گردند. (ناظم الاطباء) ، جایی که دو دریا به هم می رسند مانند بوغاز اسلامبول که در آنجا دریای سپید و دریای سیاه به هم می رسند. (ناظم الاطباء). مجمعالبحرین. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا)
لغت نامه دهخدا

ملتقی

ملتقی
دیدارکننده و همدیگر را دیدارکننده. (آنندراج). آنکه دیدار می کند دیگری را. (ناظم الاطباء). و رجوع به التقاء شود
لغت نامه دهخدا