در کنایه، لفظی که لازم معنی آن اراده شده باشد چنانکه در مثال: این فصول با اشتر دراز گردن و بالا کشیده بگفتند. از ’درازگردن’ و ’بالا کشیده’ حمق اراده شده است و بنابراین این دو کلمه مکنی است. - مکنی عنه، معنایی که از مکنی اراده گردد. در مثال بالا ’حمق’ مکنی عنه است. و رجوع به کنایه شود
درست (دینارزر) زمان رکن الدوله دیلمی، گوشه دار زوزن (درم درهم) یاهمرسی که به فرمان مهدی بنیاد گذار (موحدین) زده شد و چهار گوش بود سکه طلای منسوب به رکن الدوله دیلمی. توضیح: بعضی آنرا منسوب به رکن - نام کیمیاگری - دانسته اند، گوشه دار. یا درهمهای رکنی. درهمهای مربع که مهدی موسس حکومت موحدین دستور ضرب آنرا داد