جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با مکروب

مکروب

مکروب
اَندوهگین، غَمگین، اَندوهمَند، اَندوهناک، فَرَمگِن، غَمناک
مکروب
فرهنگ فارسی عمید

مکروب

مکروب
اندوهگین اندوهگین غمگین اندوهناک: (تا بگوید ز مبتلا ایوب دل و جان در عنا و دا مکروب) (حدیقه. مد. 421)
مکروب
فرهنگ لغت هوشیار

مکروب

مکروب
اندوهگین و غمگین. (آنندراج) (ناظم الاطباء). اندوهناک. (غیاث). مهموم. (اقرب الموارد).
- غیر مکروب، که ملال انگیز و مایۀ اندوه نباشد: تلاوت و قرائت اخبار در هر قرنی و وقتی محبوب بوده است و مذاکره بر آن مرغوب و غیر مکروب. (تاریخ قم ص 11)
لغت نامه دهخدا

مکروه

مکروه
عملی که ترک آن پسندیده است و ارتکاب آن عقاب و کیفر ندارد، ناپسند، ناپسندیده، ناروا، زشت
مکروه
فرهنگ فارسی عمید

مشروب

مشروب
هر نوع نوشیدنی الکل دار که باعث مستی شود، سیراب، آشامیدنی
مشروب
فرهنگ فارسی عمید

مضروب

مضروب
زده شده، کتک خورده، در ریاضیات عددی که در عدد دیگر ضرب شده
مضروب
فرهنگ فارسی عمید