مکتنف مکتنف پناه جوینده و یک سوشونده. (غیاث) (آنندراج) ، کسی و یا چیزی که احاطه می کند و محصور می سازد. (ناظم الاطباء) : حرص و کین هست از طباع مختلف مر مرا بر چار ضد شد مکتنف. (منسوب به مولوی، مثنوی چ رمضانی ص 121). و رجوع به اکتناف شود، مددگار. (ناظم الاطباء) لغت نامه دهخدا
مکتنف مکتنف پناهگاه: چونکه کردی دم او را آن طرف گر رود واپس رود تا مکتنف. مولوی (مثنوی چ رمضانی ص 369) لغت نامه دهخدا