معنی مکایدت - فرهنگ فارسی معین
معنی مکایدت
مکایدت((مُ یِ دَ))
مکر کردن، حیله کردن
تصویر مکایدت
فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با مکایدت
مکایدت
مکایدت
مکایده. مکر. حیله. خدعه. بدسگالی: و بر حق و حقیقت مکایدت و مجاهدت هر دو اطلاع تمام یافتم. (مرزبان نامه چ قزوینی ص 254). و رجوع به مکایده و مکایده شود
لغت نامه دهخدا
مزایدت
مزایدت
چیزی را در معرض فروش گذاشتن بنحوی که هر خریداری که قیمت بیشتر پیشنهاد کند آن چیز بوی فروخته شود: حراج مقابل مناقصه جمع مزایدات
فرهنگ لغت هوشیار
مکابدت
مکابدت
رنج کشیدن سختی دیدن: (این حرفه از مکابدت زراعت و تحمل حرارت هواجر و معانات حراثت بهتر است بعد ازین معبری کنم) (روضه العقول. مقدمه مرزبان نامه. چا. 1337 ص یا)
فرهنگ لغت هوشیار
مکایده
مکایده
مکایده. مکایدت: بر سبیل مکایده با پدر در نهان به خلیفۀ بغداد و به سلاطین و ملوک دیگر بلاد، کسان فرستاده است. (جهانگشای جوینی). و رجوع به مکایدت و مکایده شود
لغت نامه دهخدا
جدول جو جستجوی پیشرفته در مجموعه فرهنگ لغت، دیکشنری و دایره المعارف گوناگون
© 2025 | تمامی خدمات جدول جو رایگان است.