رامشکده، خوابگاه شبستان، گور خواب نیمروزی این واژه در تازی نیامده بنگرید به مقیلبا هفت دانه باشد که در ایام عاشورا پزند و خورند و آن گندم و جو و نخود و عدس و باقلا و ماش و لوبیاست: (شکم ز لقمه آلوده پر مکن چو مقیل که گرده مه و مهرت شود بسفره طفیل) (احمداطعمه رشیدی)
هفت دانه باشد که در ایام عاشورا پزند و خورند و آن گندم و جو و نخودو عدس و باقلا و ماش و لوبیاست. (برهان) (آنندراج). هفت دانۀ روز عاشورا. (فرهنگ رشیدی). مؤلف سراج اللغات گوید: مقیل بر وزن طفیل هفت دانه که در عاشورا پزند و برای دفع عشق نیز چنانکه گفته اند، و مقل نیز بدین معنی گذشت، و آنچه در برهان به قاف به تحتانی رسیده نوشته خطاست چرا که قافیه با ’طفیل’ کرده اند. (فرهنگ نظام) : شکم ز لقمۀ آلوده پر مکن چو مقیل که گردۀ مه و مهرت شود به سفره طفیل. احمد اطعمه (از فرهنگ رشیدی). و رجوع به مقیلبا شود
هر جایی که در آن آسایش می کنند و خوابگاه. ج، مقائل. (ناظم الاطباء). جای قیلوله. (از اقرب الموارد). چاشت خوابگاه. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) : اصحاب الجنه یومئذ خیر مستقراً و احسن مقیلا. (قرآن 24/25). روز مضجع و مسکن بر گل مرغزار و شب مبیت و مقیل بر سنبل کوهسار. (سندبادنامه ص 121) ، قبر و گور. (ناظم الاطباء) : و من کان الغراب له دلیلاً فناووس المجوس له مقیل. (از جهانگشای جوینی)