معنی مقعد مقعد ((مُ عَ)) بر جای مانده، آن که به سبب مرض (قعاد) نتواند بر پای خیزد، زمینگیر بر جای مانده، آن که به سبب مرض (قعاد) نتواند بر پای خیزد، زمینگیر تصویر مقعد فرهنگ فارسی معین