جدول جو
جدول جو

معنی مقسم

مقسم((مُ سَ))
سوگند خورده، جای سوگند، سوگند، قسم
تصویری از مقسم
تصویر مقسم
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با مقسم

مقسم

مقسم
بهره. (منتهی الارب) (آنندراج). نصیب. (اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا

مقسم

مقسم
بخش بخش کننده. (آنندراج). بخش بخش کننده و تقسیم کننده. (ناظم الاطباء). قسمت کننده. بخش کننده. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) : فالمقسّمات امراً. (قرآن 4/51).
- مقسم الارزاق، تقسیم کننده رزقها. قسمت کننده روزیها:
بنان تو گه بخشش مقسم الارزاق
نهان تو گه کوشش مفتح الابواب.
امیرمعزی (چ مرحوم اقبال ص 56).
، پریشان کننده. (آنندراج). پراکنده نماینده. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا