جدول جو
جدول جو

معنی مقتفی

مقتفی((مُ تَ))
از پی کسی رونده، در پی در آینده، پیروی کننده
تصویری از مقتفی
تصویر مقتفی
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با مقتفی

مقتفی

مقتفی
از پس آینده سپس آینده از پی کسی رونده در پی در آینده پیروی کننده: (نک پیاپی کاروانها مقتفی زین شکاف در که هست آن مختفی) (مثنوی. نیک. 149: 3)
مقتفی
فرهنگ لغت هوشیار

مقتفی

مقتفی
برگزیده شده. (ناظم الاطباء) ، مقتفی به، مؤثر مکرم. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا

مقتفی

مقتفی
از عقب درآینده. (غیاث) (آنندراج). کسی که پیروی می کند دیگری را. (ناظم الاطباء). از پی رونده. پیروی کننده. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) :
نک پیاپی کاروانها مقتفی
زین شکاف در که هست آن مختفی.
(منسوب به مولوی، مثنوی چ خاور ص 178).
، آنکه چیزی را برمی گزیند و آن را مخصوص خویشتن می کند. (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد). و رجوع به اقتفاء شود
لغت نامه دهخدا

مقتفی

مقتفی
سی ویکمین خلیفۀ عباسی. رجوع به محمد بن احمد مقتفی و رجوع به الکامل ابن اثیر چ بیروت ج 11 ص 42 و تجارب السلف ص 306 و تاریخ گزیده چ لیدن ص 364 و تاریخ الخلفاء ص 290 و 293 شود
لغت نامه دهخدا