مفتحه در فارسی مونث مفتح گشاینده باز کننده مونث مفتح، داروهایی که جهت بازکردن مجاری بدن استعمال شوند ادویه ای که جهت دفع انسداد مجاری ترشحی بدن استعمال گردند
تأنیث مفتح. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). رجوع به مفتح شود. - ادویۀ مفتحه، داروهایی که برای گشادن مجاری بسته شدۀ بدن به کار رود. (از یادداشت به خط مرحوم دهخدا) : دیگر داروهای گشاینده که سده ها بگشاید و طبیبان ادویۀ مفتحه گویند. (ذخیرۀ خوارزمشاهی). و رجوع به مفتح شود
شکستگی سر که به استخوان رسد. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج). آن شکستگی سر که استخوان را برهنه کند. (ذخیرۀ خوارزمشاهی). تفرق اتصالی در سر که از غشاء تجاوز کند و استخوان پیدا آید. شکستگی سر که استخوان را پیدا کند. (یادداشت مؤلف). آن جراحت سر که استخوان پیدا کند. (دهار) (مهذب الاسماء)