جدول جو
جدول جو

معنی مفخم

مفخم((مُ فَ خَّ))
بزرگ داشته شده، بزرگوار، بزرگ
تصویری از مفخم
تصویر مفخم
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با مفخم

مفخم

مفخم
بزرگ داشته شده. (غیاث) (آنندراج). تعظیم کرده شده. دارای جلال و سرافرازی. بزرگ. بزرگوار. کلان. (از ناظم الاطباء). معظم. موقر. (اقرب الموارد) ، پهن و آشکار تلفظ شده. (ناظم الاطباء). و رجوع به تفخیم شود
لغت نامه دهخدا