جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با مفتقد

مفتقد

مفتقد
گم کرده نا یافته، نوازیده نواخت یافته گم کرده، جستجو کرده شده
مفتقد
فرهنگ لغت هوشیار

مفتقد

مفتقد
گم کرده شده. نایافته شده. (از غیاث) (از آنندراج). گمشده. جستجوشده. (از ناظم الاطباء). از دست داده. از میان رفته:
منتهای اختیار آن است خود
کاختیارش گردد اینجا مفتقد.
مولوی.
و رجوع به افتقاد شود، تفقد کرده شده یعنی بازپرس کرده شده. (غیاث) (آنندراج)
لغت نامه دهخدا

منتقد

منتقد
انتقاد کننده، صرافی کننده، کسی که نوشته یا کتابی را مطالعه و نواقص آن را بیان کند
منتقد
فرهنگ فارسی عمید