جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با مفترق

مفترق

مفترق
پراکنده و جداگردنده. (آنندراج) (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد). پراکنده و جداگردیده. (ناظم الاطباء) :
مفترق شد آفتاب جانها
در درون روزن ابدانها.
مولوی
لغت نامه دهخدا