معنی مفترس
مفترس
((مُ تَ رِ))
درنده، جانوری که شکار خود را بدرد
تصویر مفترس
فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با مفترس
مفترس
مفترس
حیوان درنده
فرهنگ لغت هوشیار
مفترس
مفترس
حیوان دریده شده
فرهنگ فارسی عمید
مفترق
مفترق
جدا شونده، پراکنده، جدا
فرهنگ فارسی عمید
مفترض
مفترض
فرض کرده شده، واجب و لازم
فرهنگ فارسی عمید
مفتری
مفتری
کسی که به دیگری افترا ببندد، تهمت زننده،
فرهنگ فارسی عمید
متفرس
متفرس
کسی که از علامت ها و نشانه ها به چیزی پی می برد، باهوش
فرهنگ فارسی عمید
متفرس
متفرس
نشانه دان، سوار کار نما
فرهنگ لغت هوشیار
محترس
محترس
پاسدار نگهبانی کننده پاس دارنده جمع محترسین
فرهنگ لغت هوشیار
مفتری
مفتری
دروغ گوینده بر کسی و بهتان و تهمت نهنده بر کسی، آنکه دروغ بندد
فرهنگ لغت هوشیار