جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با مفتتح

مفتتح

مفتتح
گشوده، سر آغاز گشاینده، آغاز کننده بازکرد ه شده گشوده، آغاز (کتاب رساله) مدخل: (مفتتح کتاب برترتیب ابن المقفع) (کلیله. مصحح مینوی. 28) باز کننده گشاینده
فرهنگ لغت هوشیار

مفتتح

مفتتح
گشاینده. افتتاح کننده. و رجوع به افتتاح شود، فتح کننده و گیرندۀ شهر. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا

مفتتن

مفتتن
عاشق، آنکه دیگری را به حد افراط دوست دارد و یا دل بستگی به چیزی دارد، آنکه عشق می ورزد، دلداده، دلبسته، دلباخته، شیفته، در تصوف سالک یا عارفی که به خدا عشق می ورزد
مفتتن
فرهنگ فارسی عمید