جدول جو
جدول جو

معنی مغرم

مغرم((مَ رَ))
تاوان، غرامت، وام، دین، جمع مغارم
تصویری از مغرم
تصویر مغرم
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با مغرم

مغرم

مغرم
تاوان، وام وامدار، دلداده تاوان غرامت، وام دین، جمع مغارم. مرد گرفتار وام مدیون، مرد اسیر محبت
فرهنگ لغت هوشیار

مغرم

مغرم
گرفتار دین و تاوان. (منتهی الارب) (آنندراج). مرد گرفتار وام. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). گران وام. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) ، شیفتۀ دوستی. (منتهی الارب) (آنندراج). مرد اسیر دوستی. (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) ، آزمند چیزی. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) ، آنچه ادای آن لازم باشد و تاوان. (منتهی الارب) (آنندراج). غرامت. (از محیط المحیط)
لغت نامه دهخدا