معنی مغتم - فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با مغتم
مغتم
- مغتم
- اندوهگین. اندوهناک. غمگین. غمناک:
ز بهر آنچه کاید باتو گر غمگین بوی شاید
ز بهر آنچه کایدر ماند خواهد چون بوی مغتم.
ناصرخسرو
لغت نامه دهخدا
مغرم
- مغرم
- تاوان، وام وامدار، دلداده تاوان غرامت، وام دین، جمع مغارم. مرد گرفتار وام مدیون، مرد اسیر محبت
فرهنگ لغت هوشیار