معنی مغتبط - فرهنگ فارسی معین
معنی مغتبط
- مغتبط((مُ تَ بِ))
- رشک برنده، غبطه خورنده
تصویر مغتبط
فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با مغتبط
مغتبط
- مغتبط
- خوشحال و شادمان و مسرور. (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد). مُغتَبَط. (اقرب الموارد) ، محسود. (غیاث) (آنندراج)
لغت نامه دهخدا
مرتبط
- مرتبط
- چیزی که با چیز دیگر پیوستگی و ارتباط داشته باشد، پیوسته
فرهنگ فارسی عمید
مرتبط
- مرتبط
- پتوست پیوسته مرتبط در فارسی مونث مرتبط پیوسته چیزی که به دیگری ربط دارد پیوسته جمع مرتبطین
فرهنگ لغت هوشیار