جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با معی

معی

معی
رودگانی. ج، امعاء. (مهذب الاسماء). روده. (ترجمان القرآن) (بحر الجواهر). روده. ج، امعاء. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) ، هم مثل المعی و الکرش، یعنی ایشان در نیکوحالی و ارزانیند. (منتهی الارب) (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا

معی

معی
هر آبراهه ای که از زمین پست به سوی آبراهۀ دیگر رود یا زمین نرم میان دو زمین درشت. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). ج، امعاء. (اقرب الموارد) ، آب تک یعنی جای ایستادن آب در قعر. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) ، معی الفار، نوعی از خرمای ردی. (منتهی الارب) (آنندراج). نوعی از خرمای پست و ردی. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا