پرستش کرده شده. (آنندراج). پرستش شده. (ناظم الاطباء). آنکه او را پرستند. عبادت شده. پرستیده. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) : داده است بدو ملک جهان خالق معبود با خالق معبود کسی را نبود کار. منوچهری. ، خداوند تبارک و تعالی. (ناظم الاطباء). خدا. خدای تعالی. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) : چهارم نطق گویایی صفات ذات معبود است به پنجم پای پوئیدن به سوی کعبۀ جانان. ناصرخسرو. چو دانستی که معبودی ترا هست بدار از جستجوی چون و چه دست. نظامی