جدول جو
جدول جو

معنی معالات

معالات((مُ))
با کسی در بلندی نبرد کردن، معارضه کردن در بلندی، ستیزه در بلندی
تصویری از معالات
تصویر معالات
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با معالات

معالات

معالات
بلند کردن، بلند قرار دادن، در بلندی با کسی معارضه کردن
معالات
فرهنگ فارسی عمید

معالات

معالات
با کسی در بلندی نبرد کردن معارضه کردن در بلندی. معالات کردن، با کسی در بلندی نبرد کردن: و لشکری که بدان باروزگار معادات و با فلک معالات توان کرد... در جهان آواره گشته
فرهنگ لغت هوشیار