جدول جو
جدول جو

معنی معارفه

معارفه((مُ رِ فِ یا رَ فَ))
یکدیگر را شناختن، با هم اظهار آشنایی کردن، شناخت یکدیگر، اظهار آشنایی
تصویری از معارفه
تصویر معارفه
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با معارفه

معارفه

معارفه
معارفه در فارسی: آشنایی شناسایی یکدیگر را شناختن، باهم اظهار آشنایی کردن، شناخت یکدیگر، اظهار آشنایی
فرهنگ لغت هوشیار

معارفه

معارفه
یکدیگر را شناختن. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا)
لغت نامه دهخدا

معارضه

معارضه
مقابله کردن چیزی با چیزی، مقابله کردن، کاری نظیر آنچه طرف مقابل کرده دربارۀ او انجام دادن
معارضه
فرهنگ فارسی عمید

مشارفه

مشارفه
مشارفه و مشارفت در فارسی خود ستایی خود برتر دانی، آگاهی، والایی، نزدیک شدن، برآمدن
فرهنگ لغت هوشیار

مصارفه

مصارفه
مصارفه در فارسی: ور تنیدن (مبادله کردن)، سر باژ سر باج مبادله کردن، عوارضی که بمقتضای حال مودیان مالیات برای جبران کسردر آمدهای مالیاتی از آنان وصول میشد
فرهنگ لغت هوشیار