معنی مضحکه - فرهنگ فارسی معین
معنی مضحکه
- مضحکه((مَ حَ کَ یا کِ))
- باعث خنده، مایه خنده
تصویر مضحکه
فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با مضحکه
مضحکه
- مضحکه
- آنچه سبب خنده و استهزاء گردد. (از ذیل اقرب الموارد). و رجوع به مُضْحِکات شود
لغت نامه دهخدا
مضحکه
- مضحکه
- لطیفه و بذله، مقلدو بذله گو. (ناظم الاطباء). و رجوع به مَضاحِک شود
لغت نامه دهخدا
مضاحکه
- مضاحکه
- مضاحکه و مضاحکت در فارسی: همخندی، بیشخندی ابهم خندیدن، غلبه کردن برکسی در خنده
فرهنگ لغت هوشیار
مضحاه
- مضحاه
- زمینی که بر آن همواره آفتاب باشد. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد) (آنندراج). زمینی که همواره بر وی آفتاب باشد. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا