جدول جو
جدول جو

معنی مصنفات

مصنفات((مَ صَ نِّ))
جمع مصنفه (مصنف)، کتاب های تصنیف شده
تصویری از مصنفات
تصویر مصنفات
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با مصنفات

مصنفات

مصنفات
جمع مصنفه، نوشته ها ماتیکانها جمع مصنفه (مصنف) کتابهای تصنیف شده: و ما این سوالات را پیش ازین یاد کرده ایم اندر مصنفات خویش چو کتاب عجائب الصنعه و کتاب زادالمسافرین
فرهنگ لغت هوشیار

مصنفات

مصنفات
جَمعِ واژۀ مصنف و مصنفه. کتاب های تصنیف شده. (ناظم الاطباء) : ما این سوءالات را پیش از این یاد کرده ایم اندر مصنفات خویش چون کتاب عجایب الصنعه و کتاب زادالمسافرین. (جامعالحکمتین ناصرخسرو ص 306). و رجوع به مصنفه و مصنف شود
لغت نامه دهخدا

مصافات

مصافات
دوستی پاک وخالص با کسی داشتن دوستی کردن، دوستی پاک: ببرکات مصافات تو از چنان و رطه هایل بر چه جمله خلاص یافتند
فرهنگ لغت هوشیار

مصرفات

مصرفات
از قدیمی ترین وسایل درمان درد است. بقراط بدون اینکه به علت تأثیر آنها اشاره کند خواص آنها را یادآوری کرده و در کتب طبی قرون مختلف انواع مصرفات به تفصیل ذکر شده است و امروز نیز بیش از هر زمان وسایل سادۀ فیزیکی در درمان بیماریهای درونی و جراحی مورداستفاده است. مصرفات مختلف (حرارت، برودت، داغ کردن، بادکش و غیره) با تحریک موضعی پوست درد و التهاب را در نواحی عمقی برطرف می کند. (از درمانشناسی ج 1)
لغت نامه دهخدا

مصفات

مصفات
کفگیر، آنچه با آن چیزی را صاف کنند، صافی، آبکش، پالونه، پالاوَن، پالایه، پالوانه، تُرُشی پالا، راوَق
مصفات
فرهنگ فارسی عمید