معنی مصافات
- مصافات((مُ))
- دوستی پاک
واژههای مرتبط با مصافات
مصافات
- مصافات
- دوستی کردن با کسی، دوستی پاک با کسی داشتن
مصافات
- مصافات
- دوستی پاک وخالص با کسی داشتن دوستی کردن، دوستی پاک: ببرکات مصافات تو از چنان و رطه هایل بر چه جمله خلاص یافتند
مصافات
- مصافات
- جَمعِ واژۀ مصف. جنگها. (ناظم الاطباء)
مصافات
- مصافات
- اخلاص، خلت، خلوص، دوستی خالصانه، دوستی پاک، صداقت
مکافات
- مکافات
- پادافره
مضافات
- مضافات
- توابع یک شهر یا ناحیه
مکافات
- مکافات
- کیفر، پاداش، پاداش دادن
منافات
- منافات
- ناسازگاری، تضاد، مخالف هم بودن
مسافات
- مسافات
- جمعِ واژۀ مسافت، فاصلۀ بین دو مکان
