جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با مشیخت

مشیخت

مشیخت
پیرشدن، گردیدن یا مشیخت اسلام. شیخ الاسلام بودن شیخ الاسلامی، جمع شیخ، عده ای از شیوخ را گویند که صاحب کتاب باشند و از آنها احادیثی نقل شده باشد یافقیهانی که اسانید ایشان مستند برواتی باشد که از آنان روایت دارند
فرهنگ لغت هوشیار

مشیئت

مشیئت
اراده خواست، اراده خدای تعالی: مگن بچشم حقارت نگاه در من مست تکه نیست معصیت و زهد بی مشیت او. (حافظ)، تجلی ذاتی وعنایت سابقه حق بر ایجاد معدوم واعدام موجود است و آن اعم از اراده است زیرا اراده عبارت از تجلی ذات است برای ایجاد معدوم
فرهنگ لغت هوشیار

مشیخه

مشیخه
جَمعِ واژۀ شیخ. (منتهی الارب) (بحر الجواهر) (اقرب الموارد) (محیطالمحیط) ، در اصطلاح اهل حدیث و درایه ’مشیخه’ عده ای از شیوخ را گویند که احادیثی از آنها نقل شده باشد، یا فقیهی است که اسانید او مستند به روات باشد که از آنها روایت کند. (از درایه از فرهنگ علوم نقلی)
لغت نامه دهخدا