معنی مشهور
مشهور
((مَ))
پرآوازه، نامور
تصویر مشهور
فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با مشهور
مشهور
مشهور
پرآوازه، سرشناس، نامی، نامدار، سرشناس
فرهنگ واژه فارسی سره
مشهور
مشهور
معروف میان مردم، نامی، نام دار، بنام
فرهنگ فارسی عمید
مشهور
مشهور
شناخته، معروف، آشکار شده
فرهنگ لغت هوشیار
مشهور
مشهور
Celebrated, Famous, Notable
دیکشنری فارسی به انگلیسی
مشهور
مشهور
celebrado, famoso, notável
دیکشنری فارسی به پرتغالی
مشهور
مشهور
gefeiert, berühmt, bemerkenswert
دیکشنری فارسی به آلمانی
مشهور
مشهور
sławny, godny uwagi
دیکشنری فارسی به لهستانی
مشهور
مشهور
знаменитый , известный , заметный
دیکشنری فارسی به روسی
مشهور
مشهور
знаменитий , відомий , помітний
دیکشنری فارسی به اوکراینی