جدول جو
جدول جو

معنی مشک سا

مشک سا((ی))
آن که مشک را بساید، کنایه از معطر
تصویری از مشک سا
تصویر مشک سا
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با مشک سا

مشک سا

مشک سا
آنکه مشک بساید، کنایه از خوش بو، معطر، برای مِثال تاب بنفشه می دهد طرۀ مشک سای تو / پردۀ غنچه می درد خندۀ دلگشای تو (حافظ - ۸۲۲)
مشک سا
فرهنگ فارسی عمید

مشک سا

مشک سا
مانند مشک. (ناظم الاطباء). مشک سای. و رجوع به همین کلمه شود
لغت نامه دهخدا

کشک سا

کشک سا
آنکه کشک ساید. آنکه کشک را در آب ریزد و با دست بساید تا آب کشک بدست آید. (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا

مشک دم

مشک دم
پرنده ای سیاه رنگ و خوش آواز، برای مِثال پراکنده با مشک دم سنگ خوار / خروشان به هم شارک و کبک و سار (خطیری - شاعران بی دیوان - ۲۹۲)
مشک دم
فرهنگ فارسی عمید