جدول جو
جدول جو

معنی مشتهیات

مشتهیات((مُ تَ))
جمع مشتهیه، چیزهای خواسته شده و آرزو کرده شده
تصویری از مشتهیات
تصویر مشتهیات
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با مشتهیات

مشتهیات

مشتهیات
جمع مشتهیه، پژهان انگیزان گرای انگیزان جمع مشتهیه (مشتهی) : مانند ماکل ومشارب وملابس ومساکن ومشتهیات
فرهنگ لغت هوشیار

مشتهیات

مشتهیات
اشیای مرغوب و آرزوداشته شده ها. (غیاث) (آنندراج). چیزهای خواسته شده و آرزوکرده شده و مرغوب. (ازناظم الاطباء) : و بفرمود تا اسباب آن مهیاکردند و مشتهیات از انواع لهو و لعب و اصناف اسباب طرب و فرح به مجلس خود دعوت کرد. (تاریخ قم ص 77).
- مشتهیات نفسانیه، آرزوهای نفسانیه. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا

مشتهات

مشتهات
مشتهاه. نزد فقها زنی را گویند که سن او بحدی رسیده باشد که مردان را بدو رغبت افتد. (از کشاف اصطلاحات الفنون) (از فرهنگ علوم نقلی)
لغت نامه دهخدا

مقتضیات

مقتضیات
سزاوار، شایسته، مناسب، لوازم، ضروریات، اقتضا کننده ها
مقتضیات
فرهنگ فارسی عمید