معنی مشتبه کردن - فرهنگ فارسی معین
معنی مشتبه کردن
- مشتبه کردن((~. کَ دَ))
- در شک و شبهه انداختن
تصویر مشتبه کردن
فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با مشتبه کردن
مشتبه کردن
- مشتبه کردن
- پوشیده کردن. در شبهه انداختن. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
اشتباه کردن
- اشتباه کردن
- باز ندانستن درست نیافتن چیزی را به جای چیزی گرفتن کسی را به جای کسی گرفتن پرت بودن رمژکیدن
فرهنگ لغت هوشیار
مشغله کردن
- مشغله کردن
- تلاج کردن داد و فریاد کردن داد و فریاد کردن قال و قیل کردن شلوغ کردن: و اگر کس صواب و خطای آن باز نمودی در خشم شدی و مشغله کردی و دشنام دادی
فرهنگ لغت هوشیار