معنی مشتبه شدن - فرهنگ فارسی معین
معنی مشتبه شدن
- مشتبه شدن((~. شُ دَ))
- در شک افتادن، به اشتباه افتادن
تصویر مشتبه شدن
فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با مشتبه شدن
مشتبه شدن
- مشتبه شدن
- دشگیر شدن پرت شدن گول خوردن اشتباه شدن غلط شدن
فرهنگ لغت هوشیار
مشتبه شدن
- مشتبه شدن
- در شک افتادن و در شبهه درآمدن و درهم و برهم شدن و پوشیده شدن. (ناظم الاطباء). اشتباه شدن. مشتبه گشتن. و رجوع به مشتبه گشتن شود
لغت نامه دهخدا
متنبه شدن
- متنبه شدن
- اپخشدن بیدار شدن هشیار گشتن آگاه شدن هوشیار شدن: و می گفتند که الیسع بدین سخنان میخواهد که شما را بفریبد ایشان متنبه نشدند
فرهنگ لغت هوشیار
محتبس شدن
- محتبس شدن
- باز داشت شدن باز داشت شدن زندانی شدن: و مستی را از آن سکر گویند که فهم فرو بندد بر صاحب خرد و عقل محتبس شود
فرهنگ لغت هوشیار
مشتاق شدن
- مشتاق شدن
- نیازانیدن آرزومند شدن بسیار مایل شدن: مشتاق شد بدانکه بصورت نوعی باقی بود، عاشق شدن
فرهنگ لغت هوشیار
معتوه شدن
- معتوه شدن
- بی خرد شدن بی خرد شدن سبک عقل گردیدن: معتوه شد از جستن معشوق سنایی خود در دو جهان سوخته بی عتهی کو ک (سنائی)
فرهنگ لغت هوشیار