جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با مشایع

مشایع

مشایع
پس آینده، به درگه رونده بدرهه کن بدرهه گر کسی که از دنبال دیگری رود، کسی که بدنبال مسافر رود بدرقه کننده، جمع مشایعین
فرهنگ لغت هوشیار

مشایع

مشایع
کسی که از دنبال بیاید، کسی که به بدرقۀ مسافر برود، بدرقه کننده
مشایع
فرهنگ فارسی عمید

مشایع

مشایع
لاحق و پس آینده. (منتهی الارب) (آنندراج) (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا

مشایعت

مشایعت
پیروی کردن، در پی کسی رفتن، بدرقه کردن، مسافتی دنبال مسافر یا مهمان رفتن
مشایعت
فرهنگ فارسی عمید

مشارع

مشارع
مشرع ها، جاهای ورود به آب، جاهای آب خوردن، جمعِ واژۀ مشرع
مشارع
فرهنگ فارسی عمید