معنی مسئله
- مسئله((مَ ئَ لَ یا لِ))
- حاجت، مطلب، جمع مسایل
واژههای مرتبط با مسئله
مسئله
- مسئله
- چالش، پرسمان
مسئله
- مسئله
- مسئله و مسئلت و مسالت در فارسی: فرش پردک چیستان ز پردک های دو را دور بسته که از فکرش دل داناست خسته (ناصرخسرو)، نیاز، زمینه زیرکش، جستار، پرسش
مسئله
- مسئله
- موضوع، مطلب، پرسشی دربارۀ مسائل شرعی، امر مشکل، معضل، سؤال، پرسش
مسائله
- مسائله
- مسائلت در فارسی پرسیدن پرس و جو سوال کردن پرسیدن: اما مقام مسائلت و اقامت بینت بر بندگان آنست که رب العالمین
مساله
- مساله
- حاجت، نیاز، خواهش، درخواست
مسبله
- مسبله
- مسبله در فارسی مونث مسبل بنگرید به مسبل مونثی مسبل جمع مسبلات
مسفله
- مسفله
- پایین مسفله در فارسی: گرا ابزاری است برای هموار کردن زمین شیار کرده ماله
مسئوله
- مسئوله
- مسئوله در فارسی مونث مسئوول بنگرید به مسوول
مسهله
- مسهله
- مسهله در فارسی مونث مسهل: شکمروان مونث مسهل، جمع مسهلات یا ادویه مسهله. مسهلات