معنی مسلخ مسلخ ((مَ لَ)) کشتارگاه، جای پوست کندن، رخت کن، رخت کن گرمابه، جمع مسالخ کشتارگاه، جای پوست کندن، رخت کن، رخت کن گرمابه، جمع مسالخ تصویر مسلخ فرهنگ فارسی معین