نحاس. (منتهی الارب). کسی که ظروف مسینه و ادوات مسینه می سازد و می فروشد. (ناظم الاطباء). آن که مس سازد: حسب الرقم اشرف مقرراست که ضابطان و مستأجران و... مسگران و غیرهم بدون اطلاع و وقوف معیران و گماشتگان ایشان داد و ستد ننموده... (تذکره الملوک چ دبیرسیاقی ص 22) ، آن که مس را با قلعی سفید کند. سفیدگر. سپیدگر. رویگر. روگر. و گاه عرب صفار گوید و از آن مسگر اراده کند بجای رویگر. (ملخص اللغات حسن خطیب کرمانی)
دهی است جزء دهستان قشلاقات افشار بخش قیدار شهرستان زنجان، واقع در 36هزارگزی جنوب شرقی قیدار و 24هزارگزی راه عمومی، با 309 تن سکنه. آب آن از چشمه تأمین می شود و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2)