چراگاه. (منتهی الارب) (دهار) (مهذب الاسماء). مرعی. (اقرب الموارد). ج، مَسارح. (منتهی الارب) : می رهم زین چار میخ چارشاخ میجهم در مسرح جان زین مناخ. مولوی. مثنوی را مسرح و مشروح ده صورت امثال او را روح ده. مولوی. ، مکانی که برای نمایش دادن داستانها از آن استفاده می شود. (از المنجد). صحنه. صحنۀ تآتر. صحنۀ نمایش. سن