معنی مسخر کردن - فرهنگ فارسی معین
معنی مسخر کردن
- مسخر کردن((~. کَ دَ))
- فتح کردن، تسخیر کردن
تصویر مسخر کردن
فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با مسخر کردن
مسخر کردن
- مسخر کردن
- فرو گرفتن چیره شدن مسخر ساختن: عاقبت شیراز و تبریز و عراق چون مسخر کرد وقتش در رسید. (حافظ)
فرهنگ لغت هوشیار
مسخر کردن
- مسخر کردن
- تسخیر کردن، به تصرف درآوردن، تصرف کردن، مسخر ساختن، گشودن، به تسخیر خود درآوردن، مسخر گرداندن، مسخر گردانیدن، تحت انقیادخود درآوردن، مطیع کردن، فرمان بردار کردن
فرهنگ واژه مترادف متضاد