نعت مفعولی از تسجیع. رجوع به تسجیع شود، کلام مسجع، که سجع داشته باشد. (از اقرب الموارد). که به سجع است. که سجع دارد. دارای سجع. باسجع. سخنی است که در آن سجع به کار برده شده باشد. (کشاف اصطلاحات الفنون). سخن با قافیه. (غیاث) (آنندراج) ، عبارت است از آنکه شاعر بیتی را به چهار قسم متساوی کند، و بعد از رعایت سجع بر قافیۀ واحد، چهارم بر قافیه ای آورد که بنای شعر بر آن است. (کشاف اصطلاحات الفنون). صنعتی که شاعر شعر را چهار حصه کند و بعد رعایت سه سجع، حصۀ چهارم را بر قافیه ای که بنای شعر بر آن نهاده است تمام کند، چنانچه این بیت سعدی: باز آ و در چشمم نشین ای دلستان نازنین کاشوب و فریاد از زمین تا آسمانم میرود. (از غیاث) (از آنندراج). و رجوع به سجع شود