جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با مستنصر

مستنصر

مستنصر
یاری دهنده، پیروزی دهنده، نام یکی از فرمانروایان اسماعیلی در مسر پیروزی خواه، یاریخواه یاری خواهنده نصرت جوینده، جمع مستنصرین
فرهنگ لغت هوشیار

مستنصر

مستنصر
یاری خواهنده و استمدادکننده. (از اقرب الموارد). یاری طلب. یاری خواه، سائل وپرسنده. (از اقرب الموارد). رجوع به استنصار شود
لغت نامه دهخدا

مستنصر

مستنصر
المستنصر بالله. هشتمین خلیفۀ فاطمی. رجوع به مستنصر بالله شود:
مستنصر از خدای دهد نصرت
زین پس بر اولیای شیاطینم.
ناصرخسرو.
مستنصر معالی و حکمت به نظم و نثر
بر امتش که خواند الا که حجتش.
ناصرخسرو.
بشتاب سوی حضرت مستنصر
ره زی شجر جزاز ثمره مسپر.
ناصرخسرو
لغت نامه دهخدا

مستبصر

مستبصر
بینا دل بینشور تیز بین بینادل شونده صاحب بصیرت جمع مستبصرین
مستبصر
فرهنگ لغت هوشیار

مستنیر

مستنیر
شید گیر شید جوی، روشن نور جوینده روشنایی جوینده مقابل منیر. یا ستاره مستنیر. ستاره ای که از خود نور ندارد و از ستارگان دیگر نورگیرد مقابل ستاره منیر: مانند ماه که از خورشید کسب نور کند، روشن
فرهنگ لغت هوشیار