جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با مستعمرات

مستعمرات

مستعمرات
جَمعِ واژۀ مستعمره. رجوع به مستعمره و استعمار شود
لغت نامه دهخدا

مستعملات

مستعملات
جمع مستعمله، ساخته ها کار های دستی هنرهای دستی کار برده ها جمع مستعمله (مستعمل) : ساخته ها بعمل آمده ها: ده هزارطاق جامه از مستعملات آن نواحی بدهد بیرون هدیه نوروز و مهرگان، بکاربرده ها مرصع ازالماس برلیان کمه از ملایس خاصه همایون و مستعملات مخصوص شخص اقدس شهریاری است
فرهنگ لغت هوشیار

مستعمراتی

مستعمراتی
منسوب به مستعمرات. رجوع به مستعمرات و مستعمره شود
لغت نامه دهخدا

مستاجرات

مستاجرات
جمع مستاجره، سلاکیده ها، جمع مستاجره، سلاکداران مزدوران زاوران جمع مستاجره مونث مستاجر مورداجاره جمع مستاجرات
فرهنگ لغت هوشیار

مستدیرات

مستدیرات
جمع مستدیره، پرگاریان گردگان چنبریکان جمع مستدیره
مستدیرات
فرهنگ لغت هوشیار

مستعمرین

مستعمرین
جع مستعمر درحالت نصبی وی (در فارسی مراعات این قاعده را نکنند)
مستعمرین
فرهنگ لغت هوشیار

مستعلیات

مستعلیات
جمع مستعلیه، کامی ها وات های کامی:، غ قاف صاد ضاد طا ظا
مستعلیات
فرهنگ لغت هوشیار