مونث مستعرب و تازی زده، تازی نما، بیابانی شونده مونث مستعرب: یاجماع ایمه این علم احداث مستعربه و متاخران شعرا جزآنچ صحیح اللفظ ظاهر الجواز باشد تقیل ایشان نشایدکرد... . یا عرب مستعربه. عرب غیر خالص مقابل عرب عاریه
تأنیث مستعرب که نعت فاعلی است از مصدر استعراب. غیر عرب در عرب درآمده و مانا به عرب شونده. و عرب غیرخالص و بیابانی شونده. (منتهی الارب). غیرعربهایی که در عرب داخل شده اند و عرب خالص نیستند و گویند مستعربه آنهایی هستند که به زبان اسماعیل بن ابراهیم سخن گویند و آن زبان مردم حجاز و اطراف آن است. (اقرب الموارد). عرب نه خالص. (دهار) (مهذب الاسماء). تازیان که نه خالص باشند. عرب که خالص نباشد. متعربه. عدنانیان. مقابل عرب بائده. (یادداشت مرحوم دهخدا). رجوع به مستعرب و استعراب شود، مسیحیان اندلس که به آداب عربی مؤدب بودند. رجوع به کلمه مزاربه در دائره المعارف اسلام شود. (از یادداشت مرحوم دهخدا)