جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با مستعذب

مستعذب

مستعذب
گوارا، خوشایند گوارا جوی، گوارا خواه گوارا و شیرین یافته گوارا شده، مطبوع خوشایند: و از قصاید و مقطعات درست ترکیب... از دواوین مشهورمعروف واشعارمستعذب مستحسن درفنون مختلف و انواع متفرق طرفی تمام یاد گیرد... . آب شیرین و گوارا یابنده (خواهنده نوشاننده)، جمع مستعذبین
فرهنگ لغت هوشیار

مستعذب

مستعذب
نعت فاعلی از استعذاب. آب شیرین و پاکیزه خوراننده. (منتهی الارب) (اقرب الموارد) ، آب و طعام پاکیزه و شیرین یابنده. (منتهی الارب) (اقرب الموارد). رجوع به استعذاب شود
لغت نامه دهخدا

مستعرب

مستعرب
کسی که از اَعراب تقلید می کند، عجم داخل شده در میان اعراب
مستعرب
فرهنگ فارسی عمید

مستعقب

مستعقب
لغزشجوی، ور تنیتار (عوض گیرنده)، شکوخه خواهنده (شکوخ لغزش) لغزش جوینده، عوض گیرنده، جمع مستعقبین
فرهنگ لغت هوشیار

مستعرب

مستعرب
گشن خواهنده، دشنامگوی، سخن زشت آورنده عجمی که داخل عرب شود، عجمی که تقلیدعرب کند عرب نما، سخن زشت عربی آورنده، جمع مستعربین
فرهنگ لغت هوشیار